زندگینامه شهید میرقاسم میرحسینی

Image Hosted by Free Photo Hosting at http://www.zarabadcity.blogfa.com/

نام: میرقاسم

نام خانوادگی:میر حسینی

سال تولد: 1342

وضعیت تاهل: متاهل

محل تولد:: زابل

آخرین مسئولیت:جانشین لشکر 41ثارا...

تاریخ شهادت: دیماه 1365 عملیات کربلای

زندگینامه

درخرداد ماه 1342در سیستان فرزندی پابه این دنیا گذاشت که بعدها آوازه اش در سراسر جبهه های جنگ پیچید ،پدرش کشاورز بود واورا میرقاسم نام نهاد میر قاسم میر حسینی کوچکترین فرزند خانواده هشت نفری بود

تحصیلات ابتدایی وراهنمایی رادر جزینک به پایان رساند و برای ادامه تحصیل به هنرستان کشاورزی زابل رفت. درسال 1360 با اتمام تحصیلات به عضویت سپاه درآمد و باتوجه به لیاقتها و شایستگی هایش در سن هیجده سالگی برای گذراندن دوره فرماندهی به تهران اعزام شد.

در عملیات آزاد سازی خرمشهر شرکت کرد و پس از آموزش تکمیلی به فرماندهی گردان شهید مطهری لشکر 41 ثارا... برگزیده شد.

این جوان رعنا قامت سیستانی لیاقت خود رادر جنگ به اثبات رساند و به سرعت تا جانشینی فرماندهی لشکر 41 ثارا... پیش رفت سرانجام درعملیات کربلای پنج به شهادت رسید و زابلستان فرزند برومندش را ازدست داد.

زندگینامه شهید مهدی نجفی

Image Hosted by Free Photo Hosting at http://www.zarabadcity.blogfa.com/

مهدی در اولین روز خرداد ۱۳۴۷ در مشهد الرضا و در خانواده ای پایبند مذهب و معطر به عطر ولایت چشم به روی گلدسته های حرم مولایش حضرت امام رضا (‌ع) گشود.

از سقاخانه محبت آن حرم آب زندگانی جاوید نوشید و از کبوتران بهشتی اش نغمه سرایی و الفبای ارادت آموخت. او تحصیلات ابتدایی را در دبستان بهادر مشهد گذراند و تابستان ها را به کار یادگیری و تعمیر برق اتومبیل مشغول شد

مهدی، زاده کار بود و چون همه فرزندان مصمم این سرزمین مینوی فرزند تلاش خصال خویش.به همین سبب شانزده ساله بود که ترک حرم و گلدسته یار و دیار کرد و به زاهدان عزیمت نمود تا در کنار برادر به کار تعمیرات خودرو اشتغال ورزد. هنوز سالی بیش از اقامتش در زاهدان نگذشته بود که به سنت اهل تقوا ازدواج نمود تا دینداری اش پایدار بماند و پای جوانی او به بیراه نلغزد که ثمـره ایـن ازدواج زود هنگام اما نیکو، دو فرزنــد پسر و یک دختر می باشد.

چند سال بعد، غم غربت، مهدی را از زاهدان به مشهد روانه کرد تا بار دیگر به امام همامش سلام گوید و در جوارش بیاساید. در مشهد با روحیه اعتقادی که داشت زمینه را برای کار فرهنگی مناسب دید و به امر به معروف و نهی از منکر پرداخت اما گویی اراده خداوندی بر آن بود تا مهدی را در دیاری دیگر به سوی خویش فراخواند.

پس او را در راه انجام کاری به سوی زابل کشاند. او در بازگشت از زابل در شهادت گاه تاسوکی از دور چشم، به گلدسته های امام غریبش دوخت و در شامگاه خونین ۲۵ اسفند شاهد شهادت را در آغوش گرفت.

‏ منبع:www.toloekonarak.ir

زندگینامه شهیدسید محمد تقی حسینی طباطبائی

Image Hosted by Free Photo Hosting at http://www.zarabadcity.blogfa.com/

شهید سید محمد تقی حسینی طباطبائی در سال 1307 در شهر زابل متولد شد و از کودکی با رنج ومحرومیت آشنا شد. ایشان تحصیلات خود را در قم و نجف ادامه داد و از محضر علمای هر دو حوزه بهره گرفت و به مرحله اجتهاد رسید از صفات بارز اخلاقی ایشان ایثارگری، تواضع، قاطعیت، امانت، زندگی ساده و طلبگی و ایمان و اخلاص بود.

ایشان ضمن اداره مدرسه علمیه زابل به تبلیغ مبانی اسلام و ارزش های عالی دینی می پرداخت و سعی بسیاری برای از بین بردن تفرقه میان شیعه و سنی داشت و عامل مؤثر و مهم رسیدن انقلاب به زابل و اطراف آن بود. ایشان با رأی قاطع مردم زابل وارد مجلس شورای اسلامی شد و از چهره های صدیق و در خط امام مجلس بود که سرانجام در راه خدا و در فاجعه هفتم تیر شربت شهادت را نوشید.

زندگینامه سردارشهید حاج خداکرم

سردار جواد حاج خداكرم

تولد : 11 آذر 1334 تهران

تحصيلات : ليسانس علوم نظامي

مسئوليت : فرماندة ناحيه انتظامي سيستان و بلوچستان

شهادت : 25 آبان ماه 1376 زابل

بهانه پرواز : درگيري با اشرار و قاچاقچيان مواد مخدر

مزار : تهران بهشت زهرا (س) در مسير زندگي

Image Hosted by Free Photo Hosting at http://www.zarabadcity.blogfa.com/

از كوچه هاي جنوب شهر تا ميدان مبارزه

جواد حاج خداكرم در يازدهم آذرماه سال 1334 در يكي از محله هاي جنوب تهران در يك خانوادة مذهبيبه دنيا آمد . از همان كودكي به اهل بيت عصمت ، عشق مي ورزيد و يكي از بنيانگذاران هيأت محبان الهادي بود . او ضمن ادامه تحصيل به ورزش باستاني علاقه داشت و يكي از پيشكسوتان اين ورزش بود .

در دوران جواني تحت تأثير برادر بزرگتر خود ( شهيد ابراهيم حاج خداكرم ) قرارگرفت و مبارزات سياسي خود را شروع كرد. او در پخش رساله ، اعلاميه ها و بيانيه هاي حضرت امام كوشش فراوان نمود . وي در طي سال هاي 56 و 57 به همراه برادرش يكي ازبرپاكنندگان تظاهرات و راه پيماييدر شهر تهران بودند .

شاهدي در كنارِ شهيد با ورود حضرت امام به ميهن ، عضو كميتة استقبال بود و پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، لباس مقدس كميته انقلاب اسلامي را به تن كرد و كميته هاي مسجد علي ابن ابيطالب ( ع) و مسجد ابوالفضل(ع) راتشكيل داد . با شروع غائلة كردستان در سال 57 و فرمان حضرت امام به كردستان رفت و در كنار شهيد قرني و شهيد دكتر چمران ، حضور يافت و در عمليات هاي مختلف ، شركت فعال داشت

هنگامي كه عراق به مرزهاي ايران اسلامي حمله ور شد ، در حاليكه در بيمارستان قلب بستري بود ، در لباس كميته خود را به جبهه رساند . در آنجا به همراه دكتر چمران در جنگ هاي نامنظم به دشمن يورش برد و آنها را كه به خرمشهر نفوذ كرده بودند ، تا مرز شلمچه به عقب راند . در همين واقعه بود كه برادر بزرگتر او (ابراهيم) به شهادت نائل آمد

او ، پس از پايان جنگ در حفاظت از كيان دين و ايران ، به تلاش شبانه روزي خود استمرار بخشيد . در سال1374 فرمانده منطقه انتظامي شهرستان قم شد . در همان سال به جانشيني ناحيه انتظامي سيستان و بلوچستا ن نيز درآمد . و يك سال بعد ، به عنوان فرمانده ناحيه انتظامي استان سيستان و بلوچستان گمارده شد تا با ايادي كفر و سوداگران مرگ مبارزه كند . بيست و پنجم آبان سال 1376 بودكه در منطقه عملياتي شيلر ، از توابع شهرستان زابل ، در رويارويي با اشرار به شهادت رسيد